سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] رشک بردن دوست از خالص نبودن دوستى اوست . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط برعکس بهار در 87/2/29:: 11:28 عصر

‌در آموزه های دینی برای جلب محبوبیت و رفتار انسان با دیگران راه کارهای متعددی ارائه شده است که به برخی از آن ها اشاره می شود:

1- خوش اخلاق بودن:

کسی که خوش اخلاق باشد و با دیگران خوشرفتاری کند و با لبِ خندان با دیگران سخن بگوید، محبوب همه است و زندگی خوشی خواهد داشت. امام صادق(ع) فرمود: «هیچ زندگی گواراتر از خوش اخلاقی نیست».[1] بر اساس پیامدهای بسیار مهم خوش اخلاقی است که در اسلام سخت بدان توجه شده است.[2]

تا آنجا که از پیامبر اسلام به عنوان: «و إنّک لعلی خُلُقٍ عظیم»[3] یاد شده است. از سوی دیگر خُلق خوش موجب از بین رفتن گناهان شده و عامل کسب محبت خدا است.[4]

2- تواضع:

یکی از عوامل محبوبیت تواضع و فروتنی و تکبر زدایی است. نخستین صفتی که خداوند بندگان خاص خود را به آن توصیف می کند، تواضع و وقار در راه رفتن و نداشتن غرور است.[5]

امام علی(ع) در توصیف اهل تقوا فرمود:‌«... و مشیهم التواضع؛[6]ازجمله صفات برجستة پرهیزکاران این است که راه رفتن آنان از روی تواضع و فروتنی است».

در برخی از روایات دیگر تواضع نشانة عقل[7] و از برترین عبادات به حساب آمده[8] و عامل مهم محبت است. امام علی(ع) فرمود:‌« ثمره التّواضع المحبّه؛[9] نتیجة تواضع جلب محبت و علاقة مردم است».

3- احترام به دیگران:

هر کسی به شخصیت خویش علاقه مند است و خودش را دوست می دارد و دوست دارد دیگران به او احترام گذارند و از اهانت و توهین متنفر است. حفظ حرمت و قداست و احترام به دیگران موجب می شود که دیگران نیز قداست او را حفظ کنند؛ از این رو در اسلام به عوامل محبت زا سفارش شده است تا جامعه ای مبتنی بر احترام متقابل به وجود آید. شاید یکی از علل سفارش اسلام به سلام نمودن[10] جلب محبوبیت واحترام است. در برخی از روایات تصریح شده است که آغاز به سلام اهمیت و ثواب بیشتری دارد. امام علی(ع) فرمود:‌ «سلام کردن هفتاد حسنه دارد که شصت و نه تای آن برای سلام کننده و یکی برای جواب دهنده است».[11]

4- اجتناب از غیبت:

برای ایجاد فضای احترام در جامعه هم لازم است عوامل احترام رعایت گردد و هم آفات و آسیب های احترام از بین برود. یکی از عوامل مهم که احترام را از بین برده و موجب حرمت شکنی می گردد غیبت است، از این رو در اسلام شدیداً از آن نهی شده[12] و عامل از بین رفتن اعمال نیک[13] دانسته شده است. همچنین در برخی روایات تصریح شده است که غیبت از ارزش عبادات می کاهد[14] و مانع قبولی اعمال بوده[15] و غیبت کننده مؤمن نیست.[16]

 
پی نوشت ها:



[1] بحارالانوار، ج 71، ص 389.

[2] همان، ج 73، ص 297؛ سفینه البحار، ج1، ص 410؛ اصول کافی،‌ج 2،‌ص 122.

[3] قلم ( ) آیة‌4.

[4] مشکوه الانوار، ج 179.

[5] فرقان( ) آیة 63.

[6] نهج البلاغة صبحی صالح، خطبة 193.

[7] مستدرک الوسایل، ج2، ص 305.

[8] امالی طوسی، ص 5.

[9] محدث نوری، دار السلام، ج 2، ص 172.

[10] نساء آیة‌86 و ابراهیم،‌آیه 23.

[11] بحارالانوار، ج 76، ص 11.

[12] حجرات ( )‌آیة 12؛ وسایل الشیعه، ج 8، ص 608؛ جامع السعادات، ج 2، ص 304؛ محجه البیضاء، ج 5، ص 251.

[13] جامع السعادات، ج 2، ص 305؛ انوارالنعمانیه، ص 259.

[14] اصول کافی، ج2، ص 357.

[15] کشف الریبه، ص 6.

[16] کشف الریبه، ص 7؛ تفسیر قرطبی، ج 16، ص 333.


کلمات کلیدی :